پست های مشابه

chamran_kids

این پست مخصوص شمایی هست که....🤔👇🏻 . قبل از اینکه بریم سراغ اینکه چرا یه معلم باید روش های جدیدآموزشی رو یاد بگیره ⁉️، شما بگین به عنوان یه انسان، مادر، پدر، معلم یا تو هرجایگاه دیگه ای چقدر برای رشد شخصی خودتون وقت میذارید؟ چقدر هزینه میکنید یا علاقه دارید حرفه ای بشید؟ به این سوالات جواب دادین؟ حالا ادامه ی مطلب رو بخونید! 😊👇🏻 . حرف ما با شمایی هست که رشد شخصی خودتون رو از اولویت های زندگی قرار دادین و براش تلاش میکنید، اونوقت اگر در جایگاه معلم هم قرار بگیرید پاسخ قانع کننده ای برای یادگرفتن روش های متفاوت و جدید دارید😇 . حتما میدونید که یادگیری و آموزش و تکاپو در این راستا آدم رو زنده نگه میداره و یه فرایند طولانی مدت تا آخر عمره که صبر و تحمل زیادی هم میطلبه، فلذا "ز گهواره تا گور دانش بجوی" 🤩 . اما میرسیم به شمای معلم! 🤗 چرا باید برای یادگیری روش های جدید آموزشی وقت بذارید؟ ❗به این ۳ دلیل مهم: ⬇️ ۱_نباید از رشد خودتون غافل شید چون؛ شما به عنوان معلم با موجودات زنده ای سرو کار دارید که روز به روز درحال تغییر هستن و از قضا تو دنیایی زندگی میکنید که هرروز شما رو با ابعاد جدید و خارق العاده ای از زندگی و البته بچه های ماهر تری روبه رو میکنه! پس اول از همه باید تلاش کنید خودتون رو همیشه به روز نگه دارید تا به دنیای بچه ها نزدیک بشید و بتونید در مقابل علم و آگاهی اونها حرفی برای گفتن داشته باشید😇 . ۲_زمانه ی امروز ما با دهه های قبل فرق داره پس لزوما روش های قدیمی و سنتی به تنهایی پاسخگوی نیاز دانش آموز امروز تو زمینه ی آموزش و پرورش نیست! . ۳_حالا که بخش زیادی از آموزش مجازی شده لازمه روش های متفاوت تری یادبگیرید تا بتونید بازدهی خوبی داشته باشید و سطح یادگیری بچه ها رو بالا نگه دارید! . 🌱همه ی این هارو گفتیم چون به زودی یه برنامه ویژه مخصوص معلم های دغدغه مند داریم تا بتونند روش های آموزشی جدید رو تو هرپایه ومتناسب با کتاب های درسی مختلف یادبگیرند و ازشون به نحو احسن استفاده کنند🤗 . ⭕این پست رو سیو کنید و برای معلم های دغدغه مند بفرستید یا همینجا زیر پست تگشون کنید😉 چون خبرای خوبی براشون داریم🤩 . #معلم_خلاق #معلم#آموزش#رشد_شخصی #کودک#دانش_آموز#علم_آموزی#یادگیری #معلم_آگاه#کارگاه_کتاب_درسی

19 خرداد 1400 17:19:37

0 بازدید

chamran_kids

🎉 ⏳ #روز_شمار_غدیر ‌ 🎊 برای یه جشن بزرگ آماده اید؟ 🤔برای جشن غدیر چی کار کنیم؟ ‌ #جشن_بزرگ #عید_امیر #برکه_رنگین_کمونی #عید_غدیر #من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه #عید_ولایت #کودک #شیعه #عید_شیعیان

16 مرداد 1398 15:25:56

0 بازدید

chamran_kids

☀️ وقتی چیزی مدام جلوی چشم شما باشد، برایتان موضوع می شود. مثلا من هر روز ساعت ها با موبایلم کار می کنم. وقتی کودک می بیند که مادرش ساعت ها به یک گوشی چشم دوخته، موبایل برایش موضوع می شود. اگر به دنبال تربیت دینی کودکان هستید، باید دین را هم برای خودتان و هم برای او موضوع کنید. ‌‌ یکی از راه های موضوع کردن دین ، بازی های قرآنی است. دختر های کلاس سومی بازی های قرآنی زیادی انجام می دهند. یکی از آنها حدس اسم سوره هاست. ما سعی داریم قرآن را برای بچه ها موضوع کنیم. ‌ مربی: مهری حدادی ‌ کارگاه مجازی تربیت دینی، راهکار هایی برای دینداری کودکان...منتظر باشید. #کلاس_سومی_ها #تربیت_دینی #کودک_دیندار #دین #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

03 آذر 1398 05:32:44

0 بازدید

chamran_kids

دروازه ی تار عنکبوتی🤩 . تواین فیلم پسرهای چهارساله ی مهد تعاملی با توپ های پلاستیکی یا گلوله های کاغذی، به دروازه ی تار عنکبوتی گل میزنند😎👆🏻🤾‍♂️ . این بازی هیجانی خیلی ساده ست فقط کافیه تو خونه چسب پهن، توپ پلاستیکی یا کاغذی داشته باشیم!🤗 . برای انجام این بازی، چیکار کنیم؟🤔 . چسب های پهن رو باید مثل تار های عنکبوت بین چارچوب درِ اتاق بچسبونیم. حالا نوبت شروع بازیه ! میتونیم توپ ها رو به سمت دروازه تار عنکبوت پرتاب کنیم و کلی گل بزنیم.⚽️🕸 . پ.ن: خانم سحر صفایی در حال حاضر مربی حسینیه کودک شهید چمران هستند. ایشون کارشناسی مهندسی کامپیوتر دارند و بیش از دوسال تجربه ی فعالیت در مجموعه ی شهید چمران رو دارند🌸 ⭕این پست رو ذخیره کنید و یادتون باشه حتما تو خونه این بازی هیجانی ساده رو با بچه ها انجام بدید😉 . #حسینیه_کودک_شهید_چمران#مهد_تعاملی#مهد_مجازی #بازی_کودک #بازی#بازی_هیجانی #توپ_بازی#پرتاب_توپ #معلم_های_چمرانی

20 دی 1399 17:04:07

0 بازدید

chamran_kids

بذارید رک و پوست کنده بهتون بگیم که....🤔👇🏻 معلمی میتونه با دنیای بچه ها انس بگیره و به خوبی ارتباط برقرار کنه که با کتاب های مناسب و جالب حوزه ی کودک آشنا باشه و مدام تو این موضوع سیر و جست و جو داشته باشه، علی الخصوص کتاب های داستانی که آدم رو به دنیای خیالات و اتفاقات خارق العاده دعوت و به رویاهای بچه ها نزدیک تر میکنند...😊🤩📚 . فلذا دیدیم که غفلت از این یار مهربان جایز نیست پس تصمیم گرفتیم علاوه بر فیلم و انیمیشن (که تو پست های قبل بهشون اشاره کردیم)، بهتون ۵ تا از کتاب های داستانی خوب رو معرفی کنیم که حتما بخونید و لذت ببرید!!! 🙃 . ⁉️شما این کتاب ها رو خوندید؟ به نظرتون چه طور بودن؟ 🤔 . ✅کتاب های داستانی خوبی که می‌شناسید رو همین جا برامون کامنت کنید تا باهم بخونیم😇👇🏻 . #معرفی_کتاب#کتاب #کتابخوانی #کتاب_خوب #کتاب_کودک_نوجوان #کتاب_کودک #معلم_خلاق #دنیای_کودک

18 مرداد 1400 15:56:24

0 بازدید

chamran_kids

این پست مخصوص معلم های خلاق و حرفه ایه😎 . شاید شما هم دلتون بخواد به عنوان یه معلم حرفه ای از این روزهای آخر تابستون نهایت استفاده رو داشته باشید و حسابی خودتون رو برای سال تحصیلی آماده کنید...🤔 . پس ورق بزنید و بخونید👆🏻🤩 . ✅برای تهیه ی ‌کارگاه های درس پژوهی چمرانی ها فقط کافیه دایرکت بدید یا به لینک در استوری یا سایت سربزنید😇👇🏻 Chamraniha.com . ⭕این پست رو ذخیره کنید و برای معلم ها بفرستید یه وقت جا نمونند🙃 . #معلم_خلاق #معلم_حرفه_ای #درس_پژوهی #درس #مدرسه #آموزش_مجازی #آموزش #آموزش_بازی_محور #آموزش_پروژه_محور #چمران_فقط_یک_مدرسه_نیست

28 شهریور 1400 15:37:30

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت دوم . جنگ تمام شد. مملکت داشت نفس راحتی می کشید. در بین نفس های بریده بریده ی مردم، ما دختران دهه شصتی به سن مدرسه رفتن رسیدیم. خانواده هایمان که با کلی زحمت ما را تا آن‌سن بزرگ کرده و به سرانجام رسانده بودند ماندند در چند راهیِ انتخاب مدرسه های جورواجور. مدرسه های دولتی کماکان مورد توجه بود، مدارس شاهد خیلی سر زبانها افتاده بود و کم کم زمزمه های تاسیس غیر انتفاعی ها، نمونه دولتی ها و فرزانگان هم در جامعه پیچیده بود. . من خودم دوران ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراندم. مدرسه ای که در هر کلاس فقط چند نفر بودیم که پدر داشتیم. اینقدر تعداد بچه های شهدا زیاد بود که آدم از پدر داشتن خودش همیشه خجالت زده بود. غم های دوستانمان، زندگی متفاوتشان و خاطراتی که در عالم بچگی می شنیدیم باعث شده بود خیلی هم بچه نمانیم. هنوز هم قیافه آن بچه ها و خاطراتشان به وضوح در ذهنم مانده. ما در مدرسه قانون هایی داشتیم که لازم الاجرا بود. به طور مثال بالشت های کوچکی همراه خودمان به مدرسه برده بودیم و باید بعد از ساعت ناهار بالش را روی نیمکت گذاشته و می خوابیدیم. هرچقدر الان دنبال فرصتهای چند دقیقه ای برای خواب هستیم در کودکی از هر فرصتی که منجر به خواب میشد بیزار بودیم و در نتیجه باعث ناراحتی معلممان میشدیم. نمونه دیگری از این قانونها این بود که باید مقنعه هایمان را در می آوردیم و حتما هم تل سفید رنگی روی موهایمان میزدیم. غیر از دیدن ناخنها، چک کردن سر و وضع ظاهری هر روز تلها هم چک میشدند و اگر یادمان رفته بود توبیخ میشدیم. در حیاط مدرسه نباید خیلی می دویدیم یا کارهای عجیب و غریب می کردیم. یک بار نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که گفتند مدیر مدرسه حیاط رفتن را ممنوع کردند. معلمها از هر کلاس چند نماینده انتخاب کردند و در یک مدل کمی نمایشی ما را به دفتر مدیر بردند که از ایشان عذرخواهی کنیم. این افتخار را داشتم که یکی از نمایندگان باشم.من خودم قیافه مدیر را تا قبل از آن خیلی ندیده بودم و دفترش در عالم بچگی به نظرم خیلی با ابهت آمد. خلاصه با جملاتی که یادمان داده بودند عذرخواهی کردیم و ایشان بچه ها را بخشیدند. . ادامه مطلب در کامنت اول 👇

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

#ورق_بزنید . خوابگاه دختران . 📝قسمت دوم . جنگ تمام شد. مملکت داشت نفس راحتی می کشید. در بین نفس های بریده بریده ی مردم، ما دختران دهه شصتی به سن مدرسه رفتن رسیدیم. خانواده هایمان که با کلی زحمت ما را تا آن‌سن بزرگ کرده و به سرانجام رسانده بودند ماندند در چند راهیِ انتخاب مدرسه های جورواجور. مدرسه های دولتی کماکان مورد توجه بود، مدارس شاهد خیلی سر زبانها افتاده بود و کم کم زمزمه های تاسیس غیر انتفاعی ها، نمونه دولتی ها و فرزانگان هم در جامعه پیچیده بود. . من خودم دوران ابتدایی را در مدرسه شاهد گذراندم. مدرسه ای که در هر کلاس فقط چند نفر بودیم که پدر داشتیم. اینقدر تعداد بچه های شهدا زیاد بود که آدم از پدر داشتن خودش همیشه خجالت زده بود. غم های دوستانمان، زندگی متفاوتشان و خاطراتی که در عالم بچگی می شنیدیم باعث شده بود خیلی هم بچه نمانیم. هنوز هم قیافه آن بچه ها و خاطراتشان به وضوح در ذهنم مانده. ما در مدرسه قانون هایی داشتیم که لازم الاجرا بود. به طور مثال بالشت های کوچکی همراه خودمان به مدرسه برده بودیم و باید بعد از ساعت ناهار بالش را روی نیمکت گذاشته و می خوابیدیم. هرچقدر الان دنبال فرصتهای چند دقیقه ای برای خواب هستیم در کودکی از هر فرصتی که منجر به خواب میشد بیزار بودیم و در نتیجه باعث ناراحتی معلممان میشدیم. نمونه دیگری از این قانونها این بود که باید مقنعه هایمان را در می آوردیم و حتما هم تل سفید رنگی روی موهایمان میزدیم. غیر از دیدن ناخنها، چک کردن سر و وضع ظاهری هر روز تلها هم چک میشدند و اگر یادمان رفته بود توبیخ میشدیم. در حیاط مدرسه نباید خیلی می دویدیم یا کارهای عجیب و غریب می کردیم. یک بار نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که گفتند مدیر مدرسه حیاط رفتن را ممنوع کردند. معلمها از هر کلاس چند نماینده انتخاب کردند و در یک مدل کمی نمایشی ما را به دفتر مدیر بردند که از ایشان عذرخواهی کنیم. این افتخار را داشتم که یکی از نمایندگان باشم.من خودم قیافه مدیر را تا قبل از آن خیلی ندیده بودم و دفترش در عالم بچگی به نظرم خیلی با ابهت آمد. خلاصه با جملاتی که یادمان داده بودند عذرخواهی کردیم و ایشان بچه ها را بخشیدند. . ادامه مطلب در کامنت اول 👇

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن