پست های مشابه

chamran_kids

🤹 حالا که زندگی ها طوری شده که از طبیعت فاصله گرفتیم، خوبه ساعتی رو برای دوستی با طبیعت در نظر بگیم. چهارساله های چمرانی ساعت زیادی از روزشون رو در خونه ی شنی، مشغول شن بازی هستند. #چهار_ساله_ها #حسینیه_کودک_شهید_چمران #شن_بازی #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

12 دی 1397 16:07:32

0 بازدید

chamran_kids

. در ادبستان پسرانه چمران، پسرها هم درست كردن شور و ترشيجات را تجربه مى كنند.😊 . اين بار پسرهاى پيش دبستانى با كمك هم، شور درست كردند . . #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

14 آبان 1397 09:02:09

0 بازدید

chamran_kids

. یک جشن نیمه شعبان متفاوت🤗 . نیمه شعبان از اون مناسبت های مهمیه که تلاش کردیم حسابی برای بچه ها خوشمزه و خاطره انگیز باشه:) . دخترها برای تولد امام زمان، تصمیم گرفتن دست به کار بشن و درقالب پروژه ی هنر‌،ریسه های تزئینی درست کنند. بچه ها روی ریسه ها "یامهدی" نوشتن و کلاسشون رو با ریسه های دست ساز تزئین کردن. . از برنامه های خوشمزه ی روز عید، درست کردن پیتزاهای چمرانی بود. از خمیر گرفته تا خرد کردن مواد و گذاشتن در فر، به عهده ی خود بچه ها بود. . اینکه دخترها مسئولیتی رو کامل خودشون انجام دادن و ناهار اون روزشون رو هرجوری دوست داشتن درست کردن، حسابی براشون لذت بخش بود. . هم خوانی شعر "ای ولی عصر ای امام زمان ...." جز برنامه های روز نیمه شعبان بود. . بعد ساعت از مدرسه هم موکب نیمه شعبان داشتیم که برپایی غرفه ها و آماده کردن وسایل با دخترها بود. دخترهایی ادبستانی میزبان بچه هایی بودند که به موکب آمدند و باهم نقاشی کشیدند و فعالیت انجام دادند. . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #چمرانی_ها #دختران_چمرانی #نیمه_شعبان#جشن #جشن_های_چمرانی #امام_زمان_عج

24 شهریور 1399 17:27:16

0 بازدید

chamran_kids

🏴 اولین چیزی که بچه ها با اون برخورد می کنند، فضای خانه و پدر و مادر است. #پیشنهادی_برای_پدر_و_مادر_ها بعضی هایمان پرچمی به نشان عزاداری به دیوار میزنیم. لباس مشکی می پوشیم و شب ها یا صبح ها به هیئت می رویم. ‌ می توانیم بچه ها را هم در این کارها مشارکت دهیم: ‌ با مقوا، کاغذ رنگی و چندین ابزار تزیینی، برای خانه پرچم درست کنیم. (یادمان باشد برای بچه های زیر هفت سال اصراری به استفاده از رنگ مشکی نداشته باشیم) ‌ برای هیئت رفتن با هم برنامه ریزی کنیم. مثلا یک کاغذ بیاوریم و چیزهایی که میخواهیم با خودمان به هیئت برویم را نقاشی کنیم. ‌ برای هیئت مان سربند و پرچم درست کنیم. ‌‌ بعضی از بچه ها وقتی می بینند بزرگترها لباس مشکی پوشیدند، آن ها هم دوست دارند لباس مشکی بپوشند. حواسمان باشد کل دوماه را لباس مشکی نپوشیم و برای بچه ها هم اصراری نداشته باشیم و اجازه دهیم خودش انتخاب کند. ‌ برخورد خوب شما و هم بازی شدن با کودکان در این ایام، می تواند یک نسل را حسینی کند. ‌ #محرم #هیئت #خانه #سرباز_حسینم #کودک #هیئت_در_خانه #چمرانی_ها

10 شهریور 1398 16:21:56

9 بازدید

chamran_kids

💡 آیا تا به حال به رشد همه ی جانبه فرزندتان فکر کرده اید؟ ‌ ما برای شما پیشنهاد ویژه ای داریم... ‌ برای ثبت نام سال تحصیلی به سایت چمرانی ها مراجعه کنید. chamraniha.com #رشد #پرورش #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران #حمزه_دوران

13 بهمن 1397 08:52:17

0 بازدید

chamran_kids

چندتا نکته مخصوص معلم های کلاس اول😎🔊 . شاید سوال شماهم باشه که چیکار کنید بچه هاتون خوب درس رو متوجه بشن و مخصوصا کلاس اولی ها قشنگ حروف الفبا رو از بر بشن!؟🤔 چند تا نکته ی ساده و مهم هست که تو این زمينه خیلی موثره مثل: . ✅ارتباط صمیمی معلم با بچه ها ✅استفاده از انواع پروژه ها ✅بهره گیری از قصه ها ✅استفاده از خلاقیت و مشارکت بچه ها و ... خودتون ورق بزنید و پاسخ معلم ادبستان دخترانه ما رو بشنوید😊🌹⬆️ . ❗❗❗راستی کارگاه های درس پژوهی اول دبستان چمرانی ها هم میتونند تو این زمینه بهتون کمک کنند، برای تهیه کارگاه ها فقط کافیه دایرکت بدید یا به سایت چمرانی ها سربزنید👇🏻😇 Chamraniha.com . 🔵این پست رو ذخیره کنید و برای معلم های کلاس اول بفرستید🤗 . ⁉️به نظرتون چه کارهای دیگه ای برای تفهیم بیشتر درس میشه انجام داد؟؟؟برامون کامنت کنید👇🏻 . #کلاس_آنلاین #‌کلاس_حضوری#معلم_خلاق #معلم_بانشاط #معلم #پرسش_و_پاسخ #آموزش_بازی_محور #آموزش_پروژه_محور

17 شهریور 1400 17:12:02

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

🖋 🖊‌‌‌‌ ‌تو دوران سرخوش مجردی وقتی محرم میشد، برایم فرقی نمیکرد هیئتی که میخوام برم چقدر از خونمون دوره. همین که میشنیدم فلان سخنران یا فلان مداح مورد علاقم یک جا برنامه دارن، ازین سر شهر میرفتم اون کله ی شهر. ‌ خیلی شیک و مرتب نوت برمیداشتم و بعدم موقع مداحی مثل خانوما، چادرم مینداختم رو صورتمو اشک میریختم. ‌ ازدواج که کردم از خدا پنهون نیست از شمام پنهون نباشه، درسته که هنوز سخنران و مداح برام تو اولویت بودن، ولی دادن یا ندادن شام نذری هم برام مهم شده بود. چون هنوز دانشجو بودم و بلد نبودم هم درس بخونم غذا بپزم هم برم هیئت کلی گریه کنم. ‌ 💡از روزی که مامان شدم، هیئت برای من یا جایی برای گریه های از ته حلق و دل پیچه های شدید نوزاد یک ماهه ام بود یا تاتی رفتن های نوپای یک ساله ای که با کشف همه سوراخ سمبه های فضای هیئت، فکر میکنه داره دنیا رو مال خودش میکنه. این دومین محرمیه که نمیتونم هیئت های دلخواهمو برم و سرجام بشینم و چادرمو بندازم رو صورتمو گریه کنم. پارسال موقعی که آدم ها سرجایشان نشسته بودند و گریه میکردند، من با نی نی یک ماهه هی مسیر هیئت را چرخ میزدم و مستاصل گاهی بلند میشدم و گاهی مینشتم بلکه این شیرخوره آروم بشه. اما نمی شد... مثل خیلی از شیرخوره های دیگر. نمی دانم حال رباب را و شیرخواره اش را هرسال محرم اما. ‌ امسال دارم پا به پای این کوچولوی تاتی رو، راه میرم و هی لباس مشکیش را و هی قدش را و هی زمین خوردنش را برانداز میکنم. دست خودم نیست. هی ذهنم مقایسه میکند زمین خوردنش را با زمین خوردن هایشان... ‌ محرم، بچه که جلوی چشمت باشد، انگار نوار فقط روی روضه ی باز گیر میکند. حالا جوان رعنا که جای خود دارد. @good_mood_mom ‌ 🖋شما چه خاطراتی از مادرانگی هایتان در روضه ها دارید؟ ‌ #دلنوشته_مادرانه #سرباز_حسینم #محرم #هیئت #هیئت_کودک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

🖋 🖊‌‌‌‌ ‌تو دوران سرخوش مجردی وقتی محرم میشد، برایم فرقی نمیکرد هیئتی که میخوام برم چقدر از خونمون دوره. همین که میشنیدم فلان سخنران یا فلان مداح مورد علاقم یک جا برنامه دارن، ازین سر شهر میرفتم اون کله ی شهر. ‌ خیلی شیک و مرتب نوت برمیداشتم و بعدم موقع مداحی مثل خانوما، چادرم مینداختم رو صورتمو اشک میریختم. ‌ ازدواج که کردم از خدا پنهون نیست از شمام پنهون نباشه، درسته که هنوز سخنران و مداح برام تو اولویت بودن، ولی دادن یا ندادن شام نذری هم برام مهم شده بود. چون هنوز دانشجو بودم و بلد نبودم هم درس بخونم غذا بپزم هم برم هیئت کلی گریه کنم. ‌ 💡از روزی که مامان شدم، هیئت برای من یا جایی برای گریه های از ته حلق و دل پیچه های شدید نوزاد یک ماهه ام بود یا تاتی رفتن های نوپای یک ساله ای که با کشف همه سوراخ سمبه های فضای هیئت، فکر میکنه داره دنیا رو مال خودش میکنه. این دومین محرمیه که نمیتونم هیئت های دلخواهمو برم و سرجام بشینم و چادرمو بندازم رو صورتمو گریه کنم. پارسال موقعی که آدم ها سرجایشان نشسته بودند و گریه میکردند، من با نی نی یک ماهه هی مسیر هیئت را چرخ میزدم و مستاصل گاهی بلند میشدم و گاهی مینشتم بلکه این شیرخوره آروم بشه. اما نمی شد... مثل خیلی از شیرخوره های دیگر. نمی دانم حال رباب را و شیرخواره اش را هرسال محرم اما. ‌ امسال دارم پا به پای این کوچولوی تاتی رو، راه میرم و هی لباس مشکیش را و هی قدش را و هی زمین خوردنش را برانداز میکنم. دست خودم نیست. هی ذهنم مقایسه میکند زمین خوردنش را با زمین خوردن هایشان... ‌ محرم، بچه که جلوی چشمت باشد، انگار نوار فقط روی روضه ی باز گیر میکند. حالا جوان رعنا که جای خود دارد. @good_mood_mom ‌ 🖋شما چه خاطراتی از مادرانگی هایتان در روضه ها دارید؟ ‌ #دلنوشته_مادرانه #سرباز_حسینم #محرم #هیئت #هیئت_کودک

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن