پست های مشابه
ghatre_group
#داستان_صوتی «بسم الله الرحمن الرحیم» *«بچه ها و روضه»* شب اول محرم بود. سیّد علی بعد از بازی با دوستاش به خونه برگشت. برادرش داشت پرچم های عزا رو بالای در خونه نصب میکرد. مامان گفت: پسرم لباس مشکیت رو که پوشیدی، با داداش برید فضای سبز کنار خونه رو هم پرچم بزنید. سیّدعلی با تعجب گفت: اونجا رو چرا؟ مامان گفت: یادت رفته؟! میخوایم مثل سال گذشته که به خاطر این بیماری (کرونا) مجبور شدیم روضه رو توی فضای باز برگزار کنیم ان شالله امسال هم دهه محرم اونجا روضه بگیریم. عزیزِ مامان، یادت باشه، هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه ما رو از روضه جدا کنه. سیّدعلی گفت: آهااااان، یادم اومد. آخرِ روضه هم من مداحی کردم و همه سینه زدن، وای که چقدر دوست داشتم. سید علی گفت: مامان! به نظرت وقتی من روضه میخونم ، امام حسین (ع) هم گوش میدن؟ مامان بغض کرد. اشک از چشمانش جاری شد. سیّدعلی رو در آغوش گرفت و گفت: حتما پسرم. امام حسین(ع) خیلی بچه ها رو دوست دارن. 🖌 نویسنده: سمیرا مهرآور کانون نویسندگان هیئت کودکانه قطره #داستان_کودکانه #داستان_محرمی #محرم_کودکانه #محرم #هیئت_قطره
07 مرداد 1401 18:17:59
29 بازدید
ghatre_group
سلسله مباحث روانشناسی با موضوع خشم قسمت پنجم برای مشاهده قسمتهای قبلی هشتگ زیر را لمس کنید. #روانشناسی_هیئت_قطره #روانشناسی #روانشناسی_خانواده #مادرانه #خشم #اخلاق #خانواده#کودک#فرزندپروری #مادر_کودک
23 تیر 1401 07:54:13
1 بازدید
ghatre_group
▪️ماریه میگه این روزا اونا میرن تو خیمهای که قبلا خیمه مشکها بوده، تا روی خاکش که یه کمی خیسه دراز بکشن و تشنگیکمتر اذیتشون کنه. اون نوشته شمر بدجنس یه نامه برای عمو عباس فرستاده و اونو حسابی عصبانی کرده. #نامه_های_ماریه #کلاس_مجازی #کربلا #بچه_مسلمان #بچه_شیعه #تربیت_نسل_مهدوی #تربیت_نسل_مهدوی #کربلای_معلی #قصه_کودکانه
17 مرداد 1401 10:13:58
42 بازدید
ghatre_group
🔸خصوصی و درگوشی با خانمها تنهایی گوش کنید 😉 #کلاس_شرح_زیارت_جامعه #مادرانه #مربیانه بیاموزیم و به کودکانمان، بچشانیم 💕 #استاد_مرتضی_خواه #السلام_علیک_یا_اهل_بیت_النبوه
04 تیر 1401 06:22:29
0 بازدید
ghatre_group
#شعر_کودکانه_مذهبی #هیئت_کودکانه_قطره #شب_قدر #ماه_رمضان
03 اردیبهشت 1401 13:13:33
6 بازدید
هیئت کودکانه قطره
0
0
نکاتی برای بهتر گذراندن شرایط بحران برای کودکان
به نام خدا *میخواهم در مورد جنگی صحبت کنم که جنگ نیست، دفاعی است مقدس در مقابل سفاک ترین انسان های روی زمین و بهانه ای است برای نابودی آنها به اذن خدا.* 🌱 اما برای کودکان کمی فرق میکند آنها درک ما را از شرایط ندارند و احتمال آسیب به روان آنها بیشتر است. پس میخواهیم نکاتی در مورد بهتر گذراندن این شرایط برای کودکان یادآوری کنیم. 🔸نکته اول:یک اصل در مورد ذهن کودکان وجود دارد که خاطره خوب را جایگزین خاطره بد میکنند. یعنی وقتی در روز ، دو اتفاق می افتد ترجیح ذهنی آنها این است که خاطره خوب برای آن روز را بیشتر حفظ و نگهداری کنند. پس تا می توانید این روزها خاطره جالب و خوشایند برایشان بسازید. میدانم که شرایط انجام هر کاری نیست و حتی شاید حال خودمان مساعد نباشد اما با چند کار کوچک اما پر سر و صدا میتوان خاطره سازی کرد. مثلا اگر میخواهید صبحانه تخم مرغ پخته به کودکتان بدهید آن را در جایی مخفی کنید و با نقشه گنج به آن برسید.📜 روش بازی به این شکل است که مثلا روی تخت کودک یه کاغذ بگذارید که تصویر کمد روی آن کشیده شده است. به کودکتان بگویید تصویر روی تخت را نگاه کند و به جایی که تصویرش را میبیند برود. در کمد یک تصویر دیگر باشد که مثلا صندلی آشپزخانه است. باید سمت صندلی آشپزخانه برود و مجدد سراغ مکانی برود که تصویرش روی صندلی آشپزخانه هست و همین طور ادامه دهید تا به تخم مرغ برسید. در مواقع شما صبحانه هر روز را به کودک داده اید فقط با این تفاوت که برای او خاطره سازی کرده اید و کمک کردید تا خاطرات احیانا منفی این روزها را کمتر به خاطر بسپارد.✅ 🔹نکته دوم : سعی کنید هر روز یک وقت پر سر و صدا برای بازی نیم ساعته با کودک خود بگذارید.🕕👧👦 چرا روزانه و نیم ساعته؟ چون کودکان با کارهای عادی و تکرار شونده آرامش پیدا میکنند و زندگی عادی در این وضعیت مهمترین نیاز آنهاست. چرا پر سر و صدا؟ چون کودک متوجه زمان مخصوصی که شما برای او میگذارید میشود که این هم نیاز مهم او در این شرایط است. برای این منظور یک ملحفه ثابت را روی زمین پهن کنید و با سر و صدا بگویید وقت بازیه وقت بازیه🥁 و با کودک خود روی ملحفه بنشینید و بگویید من اینجام تا هر بازی ای تو بگی انجام بدم. کودک احتمالا یه بازی پیشنهاد میکند شما با ذوق بگید عالیه و شروع به بازی کنید اما با این تفاوت مهم با بازیهای دیگر، که کنترل بازی از صفر تا صد با کودک باشد. مثلا میگوید بیا خاله بازی. بگویید باشه هر چی تو بگی من کی باشم؟ مثلا میگه مهمون بگویید چشم. چی کار باید بکنم؟ کودک وقتی احساس میکند کنترل بازی در دستش هست به احتمال زیاد برون ریزی هیجانی خواهد داشت و نکاتی که او را اذیت کرده است را در قالب بازی نشان میدهد. هر چه این نکات را بیشتر بروز بدهد زودتر در ذهنش حل میشود و نگرانیهای کمتر میشود. از حرفها و بازیهای تکراری کودک خصوصا در مورد ترسهایش خسته نشوید خوشحال باشید که برون ریزی بیشتری میکند. در آخر نیم ساعت ملحفه را جمع کنید و یه خوراکی یا کارتون مورد علاقه اش را فراهم کنید تا راحت تر بازی را رها کند. بهتر است بعد نیم ساعت بازی را تمام کنید و اگر کودک دوباره از شما طلب بازی کرد به بازیهای معمول با او بپردازید و زیر بار ادامه بازی روی ملحفه نروید. 🔸نکته سوم: سعی کنید اگر کودک از چیزی نگران شده با هم داستان آن اتفاق را نقاشی کنید.🎨 ( خودتان شروع به نقاشی کنید با داستانی که کودک تعریف میکند) تا جایی که کودک میخواهد و ادامه میدهد و او را مجبور به ادامه داستان نکنید . احتمالا روزهای بعدی تا مرحله بیشتری پیش میرود. میتوانید چند روز این کار را تکرار کنید این کار به برون ریزی کودک بسیار کمک میکند. حتی میتوانید از کودک بخواهید چیزی که نگرانش کرده را بکشد و بعد از او بخواهید خنده دارش کند تا راحت تر با موضوع ترس و نگرانی خود کنار بیاید. 🔹نکته آخر و مهم ترین نکته: *ما در جای درست تاریخ ایستادیم.* باید تلاش خود را برای آرامش کودک بکنیم اما مهمترین نکته ایناست که *کودکان ما مثل خود ما صاحب دارند و آنها را به صاحب اصلیشان بسپاریم و مطمئن باشیم که خدا جبران کننده همه این اتفاق هاست.* 🪷