پست های مشابه

chamran_kids

🏴 🏴 در هیئت کودک چه کار هایی می توانیم انجام دهیم؟ ‌#پیشنهادی_برای_هیئت_کودک ‌ 🖌 نقاشی و بازی فکری ‌ 📖 یکی از ساده ترین فعالیت هایی که می توان کودکان را در هیئت کودک با آن سرگرم کرد، نقاشی کردن و بازی فکری است. ‌ 🗒 می توانید یک رول کاغذ بزرگ، روی دیوار و دور تا دور فضای هیئت کودک، بچسبانید تا بچه ها روی آن نقاشی کنند. ‌ 🖍می توانید برای جذاب تر شدن، پاستل ها را با یک کاموا روی کاغذ آویزان کنید. ‌‌ ⚠️حواسمان باشد نیازی نیست برای کودکان زیر هفت سال موضوع خاصی برای نقاشی تعیین کنیم. اجازه دهیم خودشان نقاشی کنند. ‌ 🎲 می توانید تعدادی بازی فکری و ساختنی، مثل لگو، دومینو، تیزبین تهیه کنید و در یکی از سفره های فعالیت هیئت کودک قرار دهید. ‌ ✅ یک خاطره ی خوب از هیئت در ذهن بچه ها ساختن، می تواند به همین سادگی باشد. ‌ #سرباز_حسینم #هیئت_کودک #محرم #کودک #تربیت #هیئت #چمرانی_ها

21 شهریور 1398 15:30:52

6 بازدید

chamran_kids

. 📝قسمت اول . ما دخترانی هستیم که در فاصله بین سالهای ۶۰ تا اواخر ۶۹ متولد شدیم. پس طبیعی است که به ما بگویند: دختران دهه شصتی. ما بنا بر سالی که متولد شدیم، درگیر ماجراهایی بودیم که هر کدام از آن ماجراها برای یک دهه کافیست. در سالهای کودکی ما حزب جمهوری منفجر شد، رئیس جمهور و نخست وزیر کشور ترور شدند، امام خمینی فوت کرد و اینها تازه اتفاقات درشت زمان کودکی ماست. چون در تمام این سالها جنگ و بمباران هم‌بوده و ترور پشت ترور. پس با این تفاسیر همیشه در حال شرکت در راهپیمایی یا تظاهرات یا تشییع جنازه شهدا یا جشن بازگشت آزادگان و خلاصه یک رویداد مذهبی اجتماعی_سیاسی بودیم. فرقی نمی کرد مذهبی و انقلابی باشیم یا ضدانقلاب و غیر مذهبی، از شیری تغذیه کردیم که پر از نگرانی، اضطراب، ابهام و ناراحتی بود. البته نمیدانم کنار این غم و غصه ها، چقدر چیزهای دیگر در شیرمان مخلوط شده و رشدمان داده است؛روحیه شجاعت خانواده هایمان، ایمان و اعتقادی که به کارشان داشتند، انگیزه ای که در وجودشان حفظ کرده بودند و از همه مهمتر مقاومتشان! به هر حال ما باهر شرایطی بود بزرگ شدیم و از اواخر سال ۶۷ به بعد قرار شد دختران دهه شصتی به مدرسه بروند..... . ادامه دارد... . #ما_که_هستیم #تاریخچه_چمرانی_ها #دختران_دهه_شصتی #تربیت_دخترانه #دهه_شصتی_ها_نسل_سوخته_نیستند #بالاخره_زنده_موندیم_و_بزرگ_شدیم_چه_بزرگ_شدنی #مدرسه_رفتنمان_خودش_حکایتیه #دهه_شصت #دهه_شصتیها

10 تیر 1399 18:32:25

0 بازدید

chamran_kids

کتابخون ها کپشن رو بخونید😎⬇️ . قراره باهم ادامه کتاب ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر رو جمع خوانی کنیم 📚 . ☑️این هفته نکات بخش ۳۳ تا ۴۰رو باهم خوندیم، شما هم تو خونه حتما بخش های بعدی رو بخونید! . ✅ویدیو رو تا انتها ببینید چون نکته های کاربردی گفتیم که نباید از دست بدید.... 😊 . ‼️‼️ پست رو ذخیره کنید تا یادتون نره کتاب رو بخونید و تمرینات رو انجام بدید! . ⁉️شما این کتاب رو خوندین؟ چطوره؟ نظرتون رو برامون کامنت کنید👇🏻 ☘️ راستی معلم های کتابخون رو به جمع ما دعوت کنید که جانمونند🤗 #معرفی_کتاب #کتاب_خوب #کتاب_نوجوان #کتابخوانی#معلم_خوب#مشاور_مدرسه #ته_کلاس_ردیف_آخر_صندلی_آخر

06 مرداد 1401 14:25:45

0 بازدید

chamran_kids

💡 یک ماهی می شود که هر روز به یک مدلی به نماز دعوت می شویم. یک روز برایمان کارت دعوت درست می کنند. یک روز خوراکی می آورند. یک روز نقاشی می کشند و ... دخترهای کلاس دومی مسئول نماز ادبستان هستند. خودشان محل نماز را آماده می کنند. بچه ها و مربیان را دعوت می کنند و همه باهم در کنار هم نماز می خوانیم. #نماز #کلاس_دومی_ها #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #حمزه_دوران #چمرانی_ها

24 فروردین 1398 13:15:05

0 بازدید

chamran_kids

🎊 💡 می تونیم در شب ولادت پیامبر اکرم ص، بچه ها رو با یه قصه در مورد مهربانی ایشون خوشحال کنیم. ‌ 🍎باغ میوه و مهربانی پیامبر🍎 ‌ ✅ این داستان برای کودکان بالای پنج سال مناسب می باشد. ‌ یکی بود، یکی نبود. یه خواهر و برادر بودند که در یک خانه ی قشنگ و کوچک زندگی می کردند. خانه شان یک حیاط داشت. که بچه ها در آن بازی می کردند. یک درخت خرما از دیوار های کنار حیاط، داخل خانه شان آمده بود. بچه ها هر روز از دیوار بالا می رفتند و با خوشحالی کلی خرما از آن درخت می چیدند و می خوردند. یک روز آقای همسایه که خیلی بد اخلاق بود، به خانه ی آنها آمد. با عصبانیت به بابا گفت: بچه های تو همه ی خرماهای منو خوردن. باید کل پولش رو بدی. بابا گفت: آخه من که پول ندارم. همسایه گفت: من نمیدونم. باید پولش رو جور کنی و به من بدی. بابا خیلی ناراحت شد. پیش یک آقای مهربانی رفت که از آن کمک بخواهد‌. اسم آن آقای مهربان، حضرت محمد (ص) بود. بابا کل ماجرا را تعریف کرد. حضرت محمد (ص) که خیلی مهربان بود، رفت و با آقای همسایه صحبت کند تا راضی شود. ولی آقای همسایه راضی نشد. حضرت محمد (ص) گفت: من همه ی باغت رو میخرم. آقای همسایه خوشحال شد و قبول کرد. حضرت محمد (ص) هم، کل باغ را به بابا بخشید. ‌ بچه ها هم خیلی خوشحال شدند. از آن روز به بعد کلی درآن باغ بزرگ بازی کردند. ‌ #عیدتون_مبارک #قصه #قصه_کودکانه #قصه_مذهبی #پیامبر #مذهبی #کودک #هفده_ربیع #چمرانی_ها #مجتمع_آموزشی_شهید_چمران

23 آبان 1398 17:21:48

0 بازدید

chamran_kids

. داستان نويسى كلاس دومى ها با موضوع من و هيئت . #ادبستان_دخترانه_شهید_چمران #مجتمع_آموزشى_شهيد_چمران

29 مهر 1397 14:52:30

0 بازدید

ادمین چمران

0

0

✏ هر چیزی اگر در سن خودش اتفاق بیفتد، بیشترین تاثیر را دارد. پس اصرار به آموزش های زیاد و فرستادن بچه ها به کلاس های مختلف، آن هم در سال های اولیه کودکی، می تواند نتیجه عکس داشته باشد. ‌ پسرهای کلاس چهارم، نویسندگی را تمرین می کنند تا در آن به مهارت برسند. بعضی‌ها کتابشان را چاپ کرده‌اند؛ بعضی‌ها چرک‌نویسشان را پاک‌نویس می‌کنند؛ بعضی براساس طرحشان چرک‌نویس داستان را می‌نویسند‌؛ بعضی هم‌چنان مشغول طراحی داستانشان هستند. پسرها در نویسندگی، هم باید به طراحی داستان‌شان توجه کنند، هم به فایده‌ای که برای جامعه دارد. به همین دلیل، یکی از پسرها که کتابش را چاپ کرده، داستانش را به چندین نفر معرفی کرده، تا آن‌ها بفهمند داستان او چه‌فایده‌هایی برایشان دارد و کجا می‌توانند از آن استفاده کنند. پسرها یک مهمان ویژه داشتند؛ یک عموی نویسنده‌ که تک‌تک با بچه‌ها صحبت کرد و از روند کارشان و این‌که الآن کجا هستند، پرسید. سپس با توجه به وضعیت هرکس، او را راه‌نمایی‌ کرد. مربی: علی حاجی اکبری ‌ #کلاس_چهارمی_ها #طرح_درس #نویسندگی_کودکان #چمرانی_ها #مهارت_آموزی #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

chamran_kids

ادمین چمران

0

0

✏ هر چیزی اگر در سن خودش اتفاق بیفتد، بیشترین تاثیر را دارد. پس اصرار به آموزش های زیاد و فرستادن بچه ها به کلاس های مختلف، آن هم در سال های اولیه کودکی، می تواند نتیجه عکس داشته باشد. ‌ پسرهای کلاس چهارم، نویسندگی را تمرین می کنند تا در آن به مهارت برسند. بعضی‌ها کتابشان را چاپ کرده‌اند؛ بعضی‌ها چرک‌نویسشان را پاک‌نویس می‌کنند؛ بعضی براساس طرحشان چرک‌نویس داستان را می‌نویسند‌؛ بعضی هم‌چنان مشغول طراحی داستانشان هستند. پسرها در نویسندگی، هم باید به طراحی داستان‌شان توجه کنند، هم به فایده‌ای که برای جامعه دارد. به همین دلیل، یکی از پسرها که کتابش را چاپ کرده، داستانش را به چندین نفر معرفی کرده، تا آن‌ها بفهمند داستان او چه‌فایده‌هایی برایشان دارد و کجا می‌توانند از آن استفاده کنند. پسرها یک مهمان ویژه داشتند؛ یک عموی نویسنده‌ که تک‌تک با بچه‌ها صحبت کرد و از روند کارشان و این‌که الآن کجا هستند، پرسید. سپس با توجه به وضعیت هرکس، او را راه‌نمایی‌ کرد. مربی: علی حاجی اکبری ‌ #کلاس_چهارمی_ها #طرح_درس #نویسندگی_کودکان #چمرانی_ها #مهارت_آموزی #ادبستان_پسرانه_شهید_چمران

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن