پست های مشابه

نظم مادرانه

✨ *نیاز* عبارت است از خلا و فاصله‌ای که فرد با دیدن مقصد مشخص یا مبهم در درون خود احساس می‌کند.😌 ✨ *گرایش و میل* عبارت است از کشش و انگیزشی که نسبت به کاری، عملی، فکری یا تصمیمی در درون فرد ایجاد می شود. 🤩 ✨ *خواست* عبارت است از حرکت و تلاشی که فرد برای برطرف شدن نیاز و کم کردن فاصله میان نیاز و مقصد انجام می دهد. خواست یک حرکت و تلاش درونی است که حاصل آن حرکت بیرونی خواهد بود.🏃‍♂ ✨ این ها همواره همراه یکدیگر و مکمل هم هستند. مثلاً: 😋گرسنگی 👈 نیاز 😋سیر شدن 👈 رفع نیاز و مقصد 😋میل به غذا 👈 گرایش 😋طلبیدن و حرکت به سمت غذا 👈 خواست 🌟 پس حس نیاز، نقطه شروع حرکت، و مقصد نقطه پایان آن است. بنابراین نیاز و مقاصد رابطه متقابل دارند و هر چه مقاصد تعریف شده بیشتر باشد نیازها هم بیشتر و *هرچه نیازها حقیقی تر باشند، مقاصد هم حقیقی تر و والاترند* .🍃 ✨ برای یک برنامه ریزی کامل و عملی در گام اول باید دید برنامه، چه نیازها و خلاءهایی از زندگی را برطرف می کند و مهمترین عنصر این است که فرد *چه نیازی را محور برنامه و عمل خود قرار می دهد*. 🧐 ✨ اینجا باید *انواع نیاز* را تعریف کنیم: - *نیاز حقیقی* : که در مسیر عبودیت است و فرد را در مسیر به سوی غایتی که خداوند برایش در نظر گرفته پر تلاش می کند.😇 - *نیاز غیر حقیقی* : آن دسته از نیازها که فرد را از امور مهم زندگی اش غافل کرده و از غایت آفرینش و تلاش در راه آن دور می کند.🙊 ✨ پس انسان با *دین داری* می تواند نیازهای خود را در زمره نیازهای حقیقی قرار دهد.🍃 همچنین فرد می‌تواند *نیازهای طبیعی یا مادی را هم در راستای نیازهای معنوی یا حقیقی خود به کار بگیرد* . با *نیت* میتوان به این مهم دست پیدا کرد. (نمونه هایی از اون رو در بحث جلسه گذشته باهم مطرح کردیم) در واقع نیت، نوع نگاه به مسائل را تعیین میکند و اعمال را با جهان بینی فرد همسو میکند.😍 (ادامه مطالب را در پست بعدی ببینید)

11 فروردین 1403 20:44:33

255 بازدید

نظم مادرانه

جلسه گذشته در مورد اهمیت زمان با هم صحبت کردیم. امروز یه کم پیرامون رابطه دین و برنامه ریزی باهم صحبت میکنیم. برنامه‌ریزی یعنی 👈 *چینش فعالیت‌های زندگی بر اساس غایت مشخص و تصمیم بر انجام آن در مدت تعیین شده* .🗓 🤔این معنا تداعی کننده معنای *دین* برای ماست. دین به معنای *خضوع و سرسپردگی در برابر برنامه‌ای مشخص* است (قاموس، ج ۲) پس وجود برنامه، در دل دین نهاده شده.✔ از آنجایی که ما در عالم ماده هستیم که دارای محدودیت هست، پس هر برنامه ریزی، محدود به زمان مکان و شرایط است.🌏 اما قلمرو دین به عنوان یک برنامه، *فراگیر تر* و وسیع تر است و تا قیامت ادامه دارد. برنامه ریزی جزئی از دین و در درون آن و در راستای استفاده بهینه از امکانات و قواعدی است که توسط وحی و تبیین ولی الهی برای او فراهم شده تا با استفاده از آن *به غایت خلقت خود که عبودیت پروردگار و فلاح و رستگاری است* نایل شود. 😇 هر فرد، تصوری از زندگی و نظام قوانین حاکم بر آن دارد و بر اساس آن، برنامه هایش را اولویت بندی می کند. بین کسی که فقط برای دنیای خود برنامه ریزی کرده و کسی که زندگی آخرت را هم مورد توجه قرار داده تفاوت هست. این تفاوت نگرش، برنامه و اساس زندگی هر فرد را متفاوت می‌کند.⭐👌 🕰 ما خیال می‌کنیم زمان یک چیز است که همه ما داخل آن قرار گرفتیم. در حالی که اینطور نیست. زمانی که ما با آن دقیقه و هفته و ماه و سال را حساب میکنیم این *زمانِ زمین* است. 🌏 زمانِ ما، یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزو وجود ماست. منتها ما زمانِ خودمان را، با زمانِ زمین حساب میکنیم و با آن تطبیق می دهیم.🌗 *هر یک از ما، زمانِ مخصوص خودمان را داریم. زمانِ ما، همان خود ما هست* . 🧐 اینکه می‌گوییم احیای شب به معنی زنده کردن شب است، شبِ زنده، آن شبی است که انسان تمام آن شب را یا لااقل بخشی از آن را با یاد خدا سپری کرده باشد.🌠🤲 با تعریفی که از زمان کردیم، مقصود از زنده کردن شب، زنده نگه داشتن خود شماست در این مقطع از زمان. چقدر از زمان زندگی خودمان را زنده نگه داشتیم؟ ⁉️ روایت داریم در قیامت زمان گذشته انسان را که ارائه می دهند، مانند یک موجودی است که قطعاتی از آن سیاه و قطعاتی سفید و براق است.🌔🌘 می گویند آن زمان هایی که دلت به یاد خدایت زنده بود، قسمت های درخشان این موجود است. ⚡ ساعات غفلت و غرق در شهوت و غیره قسمت تیرگی عمر و وجود توست. 🌚 پس *یاد و ذکر خداوند ، زنده کننده زمان و وجود انسان است* و یاد پروردگار، روح عبادت است. 🤲 ما *به هر میزان عبودیت داشته باشیم وجودمان زنده تر* خواهد بود امام صادق (ع) به یکی از یارانشان فرمودند: یا فضیل العُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ *عبودیت، گوهری است که ظاهرش عبودیت است و هدف و نهایت و باطنش ربوبیت است.* 😍 ربوبیت یعنی تسلط و خداوندگاری (نه خدایی) ⭐ عبودیت یک جوهره ای است که هرچه انسان راه بندگی خدا را بیشتر طی کند، تصاحب و قدرت و خداوندگاری اش افزوده می‌شود. پس درجاتی دارد. دو درجه مهم آن را ذکر می کنیم: اولین درجه: *تسلط بر نفس* است. فرد رب و مالک نفس خودش می شود. بسیاری از مشکلات و بیچارگی های ما که کاملاً حس ش می‌کنیم، این است که زمام نفس خودمان، در اختیار ما نیست 😩🤦‍♀ دومین درجه: *مالک خاطرات نفس بودن* است. مالک خاطرات و خطورات ذهنی و نفسانی خودمان نیستیم، که قوه خیال ما دائماً چون گنجشکی از یک شاخه به شاخه دیگر می‌رود. تمرکز ذهن نداریم. می‌گویند: لا صلاة الا به حضور القلب ❤️ نماز بدون حضور قلب، قبول نیست. صحیح است اما قبول نیست. یعنی تو را به جایی نمی‌رساند.😔 اگر ما کوشش کنیم در راه عبودیت قدم برداریم، این حضور ذهن و این حضور قلب به دست می‌آید و در تمام زندگی جاری میشود.💪😇 نماز، عبودیت و بندگی است. پس نتیجه این عبودیت، ربوبیت و تسلط است. کمترین درجه تسلط، تسلط بر نفس است. پس علامت قبولی نماز روزه و مظاهر دیگر عبودیت، تسلط بر نفس است.😏 اگر این را نداریم بدانیم نماز و روزه مقبولی نداشتیم.🤦‍♀️ (انشالله در مورد راهکارهای کنترل ذهن در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد) 📜 تکلیف جلسه سوم 📜 چه راهکارهایی برای اینکه زمان هامون رو هرچه بیشتر زنده کنیم دارین؟ چجوری زمان هامون نورانی و قرین عبودیت باشه؟ 🤔✨

11 فروردین 1403 18:07:06

235 بازدید

نظم مادرانه

_ *عزم و اراده* _ از ویژگی های ما انسان ها، توانایی تصمیم گیری و عمل کردن به تصمیم ها ست. پس می توانیم پس از انتخاب کاری، خودمون رو نسبت به انجام دادن یا ندادن آن ملزم کنیم و برای تحقق خواسته هامون شرایط و لوازم ش رو فراهم کنیم. اما این فراهم شدن شرایط و لوازم، هم به خود ما بستگی دارد و هم به عوامل بیرونی. با تمام تلاش و همتی که فرد انجام میده ممکنه به خواسته هاش نرسه. به همین دلیل امیرالمومنین(ع) هنگامی که ازشون می پرسند: "پروردگارت را به چه وسیله‌ای شناختی؟" می فرمایند: *عرفت الله َبفسخ العزِم(العزائم) و َنقض الِهَمم* ؛ ّلما أن َهَممُت َفحاَل بینی و بیَن َهّمی و َعَزمُت فخالَف القضاُء عزمی علمُت أّن المدِّبَر غیری... بهوسیلهبههمخوردنتصمیمهاوشكستنهمتها،كهچونبهكاریهمتگماشتممیانمنوكارموردعلاقهامفاصلهایجادشدوچونتصمیمگرفتموقضایالهیبرخلافتصمیممنجاریشد،دانستم كه تدبیردیگریدركاراست. (خصال، ج۱، ص۳۳) پس ما برای تحقق خواسته هامون دو مرحله رو باید سپری کنیم: اول تصمیم‌گیری و دوم اجرا بیشتر صحبتهامون تا به این جا، در مورد قسمت اول بود. اما بحث امروزمون که در مورد عزم و اراده است، مربوط به بخش دوم، یعنی اجرای خواسته ها میشه.. حالا *معنی عزم* چیه؟ به *قصد قطعی برای انجام کاری* ، عزم میگن. *استمرار* در عزم، باعث تحقق عمل و پایداری در فعالیت ها میشه. از توجه به تعریف عزم، متوجه میشیم که موضوع عزم چقدر در برنامه ریزی اهمیت دارد. همانطور که در مباحث قبلی مون اشاره کردیم هر عمل و برنامه‌ ای مرتبط با نوعی علم و آگاهی است. علمی که به مقصد و هدف داریم (که ممکنه کامل و درست یا ناقص و اشتباه باشد) پس بخش مهمی از نقص های ما در عمل و برنامه مون، مربوط به آگاهی های ماست. هرچقدر بتونیم پشتوانه عمل مون رو با علم قطعی تر (یقین)، محکم کنیم، به عمل و برنامه محکم تر و باثبات تری هم دست پیدا می‌کنیم. این آگاهی یقین می آورد و یقین هم انسان رو در انجام کار مصمم تر می کنه. برای هر فعلی که میخواهیم انجام بدیم، مراحلی وجود دارد: علم (به هدف) ⬅️ شوق و گرایش (به هدف) ⬅️ تشدید شدن این شوق (شوق موکد) ⬅️ عزم و اراده ⬅️ فعل تمام مراحل قبل از عزم، در نمودار بالا، بر روی تقویت عزم موثرند. ولی علت تامه عزم نیستند. موارد بسیاری هست که گرایش و شوق زیادی نسبت به یک هدف داریم، اما لزوماً این شوق باعث حرکت و عزم در ما نمیشه. اما قطعا موثره و می تونه باعث تقویت یا تضعیف آن بشه. حالا باهم ببینیم چه راه هایی برای تقویت عزم وجود داره؟ ۱. یکی از کارهایی که عزم و اراده را تقویت میکنه، *انجام عزم های کوچک* است. (یادتونه تو بحث مبارزه با نفس، در این مورد صحبت کردیم که مبارزه با نفس در موارد کوچک، که ساده تره، نفس رو ضعیف و انسان رو کم‌کم قوی میکنه تا بتونه مبارزه با نفس های بزرگتر رو انجام بده...) یک راه ساده اش *تاخیر نینداختن در کارهای خوب* است. (یا اگر توانایی انجامش رو نداریم لااقل نیت و تمنا ش رو داشته باشیم، که خودش تاثیرگذاره) و *پرهیز از کارهای بیهوده* است. امام علی (ع) می فرمایند: غَلَبَةُ الهَزلِ تُبطِلُ عَزيمَةَ الجِدِّ ؛ ... غلبه بيهودگى ، اهتمام و جديّت را نابود مى كند . (غرر الحکم، ص ۴۶۱) انجام این کارها نفس انسان رو برای انجام فعالیت های جدی و سخت تنبل میکنه ۲. راه دیگه، *بالا بردن قدرت دوراندیشی* در زندگی است. امام علی (ع) می فرمایند: مِن الحَزْمِ قُوّةُ العَزْمِ... قوت عزم از دوراندیشی فرد است.(غرر الحکم، ص۴۷۶) چطوری به دور اندیشی برسیم؟ بر اساس حدیث امام علی(ع): الحزم النظر في العواقب و مشاورة ذوي العقول... دورانديشي، توجه به عاقبت کارها و مشاوره با صاحبان خرد است. (غرر الحکم، ص ۴۷۵) با *توجه به عاقبت و مقصد و اثر هر کار* ؛ و *مشورت با صاحبان خرد* که میتونن به انسان در شناخت مقصد و اثر کارها کمک کنند. ۳. *ایجاد تعهد* : این تعهد میتونه بر اثر عوامل داخلی یا خارجی باشد. *عوامل داخلی مثل عهد و قسم و نذر* *عوامل خارجی مثل انجام کار به صورت گروهی یا تعهد به یک فرد دیگه* ۴. *پنهان کردن عزم در انجام کار* : وقتی انسان عزم انجام کاری رو به دیگران بگه، باعث میشه فرد به جای سخت کوشی و جدیت مشغول اثبات خود به دیگران باشه؛ بقیه هم شروع به نظر دادن بکنند و او تحت تاثیر نظر دیگران قرار بگیره و کم کم عزمش سست میشه. امام علی(ع) می فرمایند: مَن أظْهَرَ عَزْمَهُ بَطَلَ حَزْمُهُ ... هر كه تصميم خود را آشكار سازد، دور انديشى اش باطل و بى اثر گردد . (غرر الحکم، ص ۴۷۶) ۵. *صبر و مبارزه با نفس* به هر حال راه رسیدن به هر مطلوبی سختی هایی داره که فقط با مقاومت و صبوری و مبارزه می تونیم بهش برسیم. ۶. *انس گرفتن با برنامه و ذکر مداوم* انسان نسبت به هرچیزی که انس داشته باشه عزمش برای رسیدن به آن تقویت میشه و هنگامی که به برنامه و کاری بی توجه باشه، ناخودآگاه نسبت به آن دلسرد میشه. ۷. *مرحله بندی کار* برای اینکه کاری که نیازمند پشت کار هست رو بهتر انجام بدیم، باید اون رو مرحله‌بندی و خرد کنیم. این کار هم ما رو از سرگردانی رها میکنه و هم با پشت سر گذاشتن هر مرحله انگیزه برای رفتن و اتمام مرحله بعدی، باعث تقویت عزم میشه. ۸. *بازنگری و سنجش میزان عزم در امور* بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم. 📜 تکلیف جلسه نهم 📜 بررسی کنیم که در کدام کارها استمرار و پشتکار خوبی داشتیم و کدوم کار ها رو نیمه کاره رها کردیم و علت های احتمالی هر کدوم رو برای خودمون مشخص کنیم.

21 فروردین 1403 07:44:45

318 بازدید

نظم مادرانه

(ادامه از پست قبل) هرکدوم - از ویژگی های هدف رو مختصر توصیح میدیم و مثال میزنیم: ۱) باید به شکل روشن و شفاف و کاملاً واضح هدف خود را بیان کنیم. ما باید مقاصد کلی را تعیین کنیم و بعد برای شفاف‌تر شدنِ اهداف کلی، اهداف جزئی که کمک‌کننده برای رسیدن به اهداف کلی هست رو بنویسیم. مثلاً یکی از *اهداف کلی* می‌تونه این باشه که 👈 "می‌خوام زندگی سالم‌تری داشته باشم" *اهداف جزئی* که می‌تونه این هدف رو شفاف‌تر مشخص کنه رو می‌نویسیم: 👈 مثلاً "باید مواد مضر مثل پفک و سوسیس و کالباس و... رو از برنامه غذاییم حذف کنم" و "روزی حداقل بیست دقیقه ورزش کنم" و ... ۲) *قابل‌اندازه‌گیری* باشه. باید معیار و روش اندازه‌گیری رو هم مشخص کنیم. مثلاً این‌که بگیم امسال می‌خوام ورزش کنم کافی نیست. ❌ باید *مقدارِ کمّی* تعیین کنیم. مثلاً: " این ماه از ۲۰ دقیقه در روز شروع می‌کنم و ماهانه ۵ دقیقه به زمانش اضافه می‌کنم تا به ۱ ساعت در روز برسد…" ۳) *قابل‌دستیابی و واقع‌بینانه* باشه. این به این معنی نیست که اهداف رو بسیار ساده انتخاب کنیم. اتفاقاً بلندی اهداف، نشانه بزرگی انسانه و خوبه که اهداف رو به شکلی تعریف کنیم که کمی ما را به *چالش* بکشند. مثلاً اگر فکر می‌کنیم به‌سادگی می‌تونیم "روزی ۱۰ دقیقه" ورزش کنیم، شاید "روزی ۲۰ دقیقه ورزش هدف مناسب‌تری" باشه. اماا قطعا، روزی ۱ ساعت، در این زمان، واقع‌بینانه و قابل‌دستیابی نیست. *باید هدفمان به اندازه‌ای باشه که احساس کنیم با تلاش و کوشش و صرف انرژی می‌تونیم بهش برسیم.* ۴) اهدافی که می‌نویسیم باید *با خودمون، دغدغه هامون و نیازهای حقیقی مون مرتبط* باشه. اگر اهداف *برطرف‌کننده نیازهای حقیقی* ما نباشن (در بحث نیازها و تمایلات صحبت کردیم) و بر اساس نیازهای کاذب باشند، یا *از طرف فرد دیگه‌ای* به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم، برای ما هدف‌گذاری شده، چنین هدفی، هدف مطلوبی نیست و بعد از مدتی انگیزه‌ای برای پیگیری اون نخواهیم داشت. مثلاً دوستتون به شما گفته این مباحث برنامه‌ریزی که تو باشگاه ارائه می‌شه خیلی مفیده و حتما بخونش 😋🤗 تا وقتی شما احساس نیاز واقعی برای مباحث برنامه‌ریزی نداشته باشین، این هدف، هدف مطلوبی تلقی نمی‌شه و منتهی به عمل نخواهد شد 🙄😐 ۵) باید مشخص باشد این هدف قرار *در کدام بازه زمانی* محقق بشه. تو مثال ورزش اگر هدف امسال شما ، ۱ ساعت ورزش هست، باید مشخص کنید: *چه زمانی و به چه شکل به این هدف می‌رسین* . قرار است روز اول و ماه اول، به این عدد برسین؟ یا کم‌کم زمان رو اضافه می‌کنین و آخر سال به این عدد می‌رسین؟ مثلاً گفتیم "از روزی ۲۰ دقیقه ورزش شروع می‌کنیم و هر ماه ۵ دقیقه به زمان اضافه می‌کنیم تا نهایتاً به ۱ ساعت برسه و بعد روی همین ۱ ساعت باقی می‌مونیم" ۶) اهداف باید در شما *ایجاد انگیزه* بکنند و این همان‌طور که گفتیم مستقیماً به این برمی‌گرده که *برخاسته از نیاز واقعی* در شما هست یا نه. _ حالا که فهمیدیم اهداف، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند و اهداف جزئی رو مشخص کردیم، این اهداف جزئی و وظایف مرتبط با اون باید *براساس زمان‌بندی و اولویتشون، در کلِ برنامه‌ریزی ما گنجونده بشن. به همین منظور، ما سال نگار، ماه نگار و هفته نگار داریم تا تمام این‌ها دسته‌بندی بشن و به‌موقع بهشون بپردازیم. نکته ۱ : یک مدل دیگه هدف‌گذاری دینی، *براساس نقش‌ها و حقوقی هست که به گردن داریم* (استفاده از رساله حقوق امام سجاد (ع) خیلی کمک‌کننده است) برای این‌که جنبه‌ای از زندگی و اهداف از قلم نیفته و ما بهش بی‌توجه نباشیم و درواقع بحث *همه جانبه بودن برنامه* رعایت بشه، خیلی کمک‌کننده است. باید تمام نقش‌هایی که داریم و حقوق مختلفی که در قبال خودمون و سایرین به گردنمون هست رو بنویسیم و بر اساس آن‌ها هدف گذاری کنیم. نکته ۲: اگر از مدل نکته قبل استفاده نمیکنین، حتما در هدف‌گذاری تون *تمام ابعاد جسمی و روحی و معنوی و دنیایی* رو در نظر بگیرین. برای این‌که فراموش نکنین بخش‌های اصلی رو بنویسین و اهداف مرتبط با هر کدام را تعیین کنید. مثلاً بخش‌های علمی، جسمی، خانوادگی، معنوی، مطالعات و… هر مدلی که براتون بهتره و باهاش راحت‌ترین رو انجام بدین. پس دفتر و خودکار هاتون رو بردارین ... *اولین صفحه دفتر* ، مربوط به *فهرست* می‌شه. فهرست برای اینه که مراجعه به قسمت‌های مختلف دفترمون رو برامون راحت بکنه. وقتی بخش‌های بعدی برنامه‌ریزی رو در آینده توضیح بدیم، بیشتر به کاربردش پی می‌بریم. علی‌الحساب *۲ صفحه‌ی پشت‌ورو (۴ برگه سفید) برای فهرست* جا بگذارید. *صفحه ۵، صفحه آینده نگاره* . *چشم‌انداز ۵ یا ده‌ساله تون* رو این‌جا بنویسین. اگر وظیفه یا رویدادی هست که زمانش مربوط به بیشتر از یک‌سال آینده می‌شه و لازمه یادداشتش کنید هم، این‌جا وارد می‌شه. درمورد وظایف و رویدادها و علائم دفتر و قسمت های دیگه در جلسات آینده بیشتر صحبت می‌کنیم. 📜تکلیف جلسه📜 چشم انداز ۵ یا ۱۰ ساله تون رو بنویسین و اهداف کلی و جزئی مرتبط با اون رو یادداشت کنین و بخش آینده نگار دفتر برنامه ریزی تون رو تکمیل کنین.

22 فروردین 1403 05:16:02

433 بازدید

نظم مادرانه

⏳جلسه اول: *اهمیت زمان* ⏳ *هو القدیر* بیایید با هم تصور کنیم زمان *مرگ* مان رسیده است. ⚰ در آن لحظاتی که هیچ امیدی به بازگشت نداریم، ناگهان بهمون بگن دوست داری یک ساعت دیگه زندگیت ادامه پیدا کنه؟ قطعاً همه با تمام وجود می‌گوییم: بلهههه 😩 ✅ اینجا یک ساعت زمان *ارزش* خودش رو نشون میده. زمان مدتی است که برای زندگی کردن در اختیار داریم و در واقع عمر ما رو مشخص میکنه و مدت محدودیه ✅ *مقدار زمانی رو که برای چیزی یا کاری صرف می‌کنیم، در واقع داریم جان مون رو فداش می کنیم.* برای کسی که وقت بی ارزشه، یعنی جان براش بی ارزشه. کسی رو مقایسه کنید که برای زیارت اباعبدالله (ع) وقت می‌گذارد یعنی جان ش رو برای اباعبدالله (ع) فدا میکنه با کسی که برای کارهای بی ارزش جانش و زمانش رو فدا میکنه. *امام سجاد (ع) میفرمایند: "تعجب می کنم از کسانی که درهم و دینار از دستشون میره تاسف می خورند اما غروب ها غمگین نمیشن از اینکه یک روز از عمرشان رفت و دیگر باز نخواهد گشت"* 🧐 ⏳ارزش قائل شدن برای زمان فوق العاده اهمیت دارد.⏳ *تصور کنید با یک لحظه زمان شما میتونید چه خریدهای با عظمتی داشته باشید برای آخرت. با یک لحظه زمان چه رضایتی رو از پروردگار عالم میتونید جلب کنید که اصلاً قابل تصور نیست.* 🤩 روایتی از امیرالمومنین (ع) هست که میفرمایند: «مِن کَرَمِ المَرءِ، بُکاءُهُ عَلی ما مَضی مِن زَمانِه» *از علائم کرم و بزرگواری شخصیت یک انسان این است که گریه کند بر زمانی که از او گذشته است.* 📜 خود امیرالمومنین (ع) در *مناجات شعبانیه* میفرمایند: «أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكََ» یا «وَ أَبْلَيْتُ شَبَابِي» از عمر گذشته خودشان و از جوانی از دست داده خودشون چه جور ناله می‌زنند در خانه خدای متعال. *اگر کسی توانست برای زمان از دست رفته گذشته اشک بریزه میتواند برای آینده برنامه‌ریزی داشته باشد.* 😢 ⚡ *حالا بریم سراغ آینده* ⚡ اگر برای گذشته خوب غصه بخوریم برای آینده می تونیم یک نگاه بهتری داشته باشیم. امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «بَقِيَّةُ عُمرِ المُؤمِن ..لا قيمَةَ لَها ، يُدرِكُ بِها ما قَد فاتَ، و يُحيي ما ماتَ» بقیه عمر مومن قیمت نداره. می تونی شما تدارک بکنی هر چی که در گذشته فوت شده و میتونی زنده کنی هر چیزی که مرده در زمان گذشته. هیچ انسانی نمیتونه بگه من زمان گذشته ام رو عالی استفاده کردم. مخصوصاً برای عالی ترین استفاده ها که جلب رضایت پروردگار عالم هست. 🤦‍♀️ ولی از این طرف آینده رو شما ببینید میفرماید زمان آینده شما، قیمتش بی نظیره. حتی بالاتر از گذشته است. ✨ ✅ *چون شما از آینده می تونید از زمان یه جوری استفاده کنید، که تمام حسرت از دست دادن زمان گذشته را جبران کنید.* *مومن در ارتباط با زمان خسیس میشه. اینه که دائم الذکر میشه. اینه که منظم میشه* یک *تمرین* که ائمه برای درک اهمیت زمان به ما دادند شرکت در *تشییع جنازه* است. شاید یه علت ثواب های عجیب و غریبش هم همین باشه. می فرماید هر وقتی رفتی تشریح جنازه شرکت کردی خودت رو بزار جای آن کسی که رفته و فکر کن الان دارن من رو می برن توی تابوت. تموم شد. دارن من را میبرند. وقتی که رسوندن برای دفن، یا آن ۷ قدم، یا مقداری که باهاش رفتی، *هی تمنا کن خدایا من را برگردون😭 بزار عمر دوباره کنم.🙏 خدایا من رو برگردون برنامه‌ریزی این رو تغییر میدم، زمانم را استفاده میکنم.* 😭 بعد تشییع جنازه که تمام شد، یا شما همراهیت برای این تشییع جنازه قطع شد، *بگو خدا بهت مهلت داد یک چند روز دیگه ای زندگی کنی* *برگرد درست زندگی کن. برگرد از عمرت استفاده کن. دقت و وسواس به خرج بده در رابطه با زمان.* پس تا اینجا با اهمیت ارزش قائل شدن برای زمان آشنا شدیم. 💯✔ بحث مدیریت زمان یکی از دغدغه‌های همیشگی بوده . *مدیریت زمان به معنی بهره وری کامل برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی با حداکثر بازده است.* ⭐ ✅ما یک سری اعتقادات داریم که اساتید سکولاری که در حوزه مدیریت زمان صحبت می‌کنند مطلقاً به آن نمی‌رسند و آن هم بحث *مدیریت برکت زمان* است که آنها هیچگونه حرفی در مورد آن نمی توانند بزنند. *لیله القدر خیر من الف شهر* یک شب می تواند از هزار ماه بهتر باشد. یک ثانیه در عمر، چنان می تواند موشک بار شما را به سمت خدا پرتاب کند که هیچ وقت و هیچ جایی ممکن نیست.👌✔ انشالله بتونیم با نگاه به اهمیت زمان، مدیریت زمان و برنامه ریزی منظم، برکت زمان هامون رو افزایش بدیم و در این زمان محدود عمر، برای *ابدیت* مان به بهترین نحو توشه جمع کنیم. 📣 *تکلیف جلسه دوم* 📣 از اونجایی که اولین و مهم ترین گام در بحث برنامه ریزی، *خودشناسی* است، تکلیف این هفته مون، *رصد کامل زمان ها و فعالیت های روز و هفته مون* هست. 🧐 به این صورت که حداقل یک هفته ( و حداکثر تا زمانی که مطمئن بشیم به خودشناسی و دید کامل نسبت به برنامه روزانه رسیدیم) هرفرد باید زمان هاش رو کاملا رصد کنه و تمام ساعت های روز رو مشخص کنه که چه کاری انجام داده. ⌛📝 🗓 یک جدول برای نمونه قرار دادیم. این جدول رو در دسترس بگذارید و تمام فعالیت های روزتون رو وارد کنین. انتهای *روز* و انتهای *هفته* برآورد داشته باشین. و مشخص کنین از ۲۴ ساعت زمان در روز و ۱۶۸ ساعت در هفته ، هرکاری چقدر وقت گرفته. و چند ساعت از ۲۴ ساعت رو فعالیت انجام دادین و چقدر زمان تلف شده داشتین. مثلا برآوردتون این بوده که متوسط در روز ۸ ساعت و در هفته ۶۰ ساعت به خواب اختصاص دادین و ... ⏰ اگر از همزمانی در کارها استفاده میکنین، (مثلا همزمان با انجام کارهای منزل، صوت آموزشی هم گوش میدین) این زمان ها رو جدا محاسبه و اضافه کنین. ( به این ترتیب بهره وری تون از ۲۴ ساعت در یک روز بیشتر میشه)📈💪 *فوایدی* که این رصد برنامه داره شامل : - تمام کارهای روزانه مون مشخص میشه. 🧐 - مشخص میکنه هرکاری چند ساعت رو در یک بازه زمانی به خودش اختصاص میده.⏳ - چه ساعتی از روز ، بازدهی بیشتری داریم.💪 - چه کارهایی در برنامه مون بیهوده ست و نیازه که حذف بشه.❎ - چه کارهایی نیازه که در برنامه باشه و نیست،و باید اضافه کنیم.✅ - ارزش زمانی هرکاری مشخص میشه و اگر نیاز داره اصلاح بشه.🕰 - دید واقع گرایانه نسبت به زمان و توانایی مون پیدا میکنیم.😊 و ... در انتها باید به یک خودشناسی و پذیرش خود در برنامه برسیم.👌👩‍🎓

11 فروردین 1403 17:43:45

243 بازدید

نظم مادرانه

کی تا حالا این جمله رو نگفته؟ : "نفهمیدم کی روزم شب شد. کار خاصی هم نکردم ها... " 🤔☹ بعلله... عوامل زیادی هستند که زمان های ما رو می دزدن و ما بهشون بی توجهیم.🥷 اینجا با هم اون ها رو بررسی میکنیم: ۱. *بی نظمی و بی برنامگی* :🗓 اولین عامل، خود بی برنامگی هست. وقتی برنامه مشخص و از پیش تعیین شده برای روزمون نداریم، و بر اساس "هرچه پیش آید، خوش آید" جلو بریم، زمان های مفیدمون به راحتی صرف کارهای بی اهمیت میشه و از کارهای مهم باز می مونیم. 🗝 ۲. *عادت های غلط* : مثل خواب زیاد و بد موقع😴 و ... (شما چند مورد مثال بزنین) ۳. *فضای مجازی، تلویزیون، تلفن و موبایل* :💻📱📻☎️ شاید در عصر مدرن، مهم ترین سارقان زمان، همین ها هستن. مهارت مدیریت استفاده از این امکانات برای مدیریت زمان بسیار مهمه. ۴. *رویاپردازی و هدف گذاری های غیر واقعی و نادرست* : 📈 قبلا در مورد هدف گذاری صحبت کرده بودیم. گاهی انتخاب هدف اشتباه، ما رو در مسیر اشتباهی میندازه که حتی سال ها برای جبران اون زمان از دست میدیم. ⏳ ۵. *ضعف در تصمیم گیری* : بسیاری از ما فوبیای تصمیم گیری داریم 😩و از کنار گذاشتن گزینه های نامناسب یا انتخاب سریع و به موقع گزینه های مناسب، میترسیم. حتی ترجیح میدیم همه گزینه ها رو با هم انتخاب کنیم😐 که بدلیل محدودیت هایی که داریم، به هیچ کدوم به طور کامل نمی رسیم.🤦🏻‍♀️ ۶. *ضعف در مهارت حل مسئله* : 🤯 گاهی اوقات در اثر یک تصمیم اشتباه مسیر رو اشتباه انتخاب کردیم. حالا به‌جای این‌که مسیر رو اصلاح کنیم، به‌صورت موردی، مشکل‌های کوچک را موقتاً برطرف می‌کنیم. 🪨 نتیجه این هست که زمانمون رو هم در این مسیر غلط و هم برای حل مشکلات این مسیر از دست می‌دیم. باید توانایی شناسایی مسئله و مشکل اصلی و حل آن را داشته باشیم. ☄ ۷. *عدم مشورت با افراد خبره* : 🤓🗣مشورت با افراد خبره به ما در هدف‌گذاری و انتخاب مسیر صحیح کمک می‌کنه و گاهی یک مشورت ساده خیلی ما رو جلو می‌ندازه.🚀 ۸. *عدم استفاده از تجربه گذشته* : شنیدین میگن: "عاقل از یه سوراخ دو بار گزیده نمیشه" ؟🐉 اگر از تجربیات گذشته درس بگیریم تمام هزینه‌هایی که در گذشته به‌خاطر یک اشتباه یا انتخاب غلط پرداختیم، صرف انتخاب‌های درست آینده‌مون می‌شه.💰💸

22 فروردین 1403 02:15:35

342 بازدید

زهرا موسوی

0

0

قسمت چهارم: نقش نیاز و گرایش در برنامه (۲)

(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامه‌های زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامه‌ها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمی‌دارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایش‌های غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا می‌کند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک می‌شوند و به سادگی نمی‌توان آنها را تجربه کرد. اما این گرایش‌ها در وجود انسان *عمیق‌تر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژه‌ای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب می‌کند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم می‌آید. اما عقلم به من می‌گوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور می‌دهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم می‌آید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قوی‌تر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

نظم مادرانه

زهرا موسوی

0

0

(ادامه پست قبل) *بریم سراغ گرایش ها* *گرایش ها* هم مانند نیازها، حقیــ😇ــقی و غیرحقیـــ🙈ـــقی دارند. ⭕️گرایش های حقیقی: رغبت و تعلق به سوی خدا و آنچه نزد اوست، می باشد. 💫 ❌ *کنترل هوای نفس* و آرزوهای دست نیافتنی و حذف آنها از برنامه‌های زندگی، ضرورتی است که تنها با اقدام به آن می توان سمت و سوی برنامه‌ها را اصلاح کرد.🍃 ❌ اگر کسی به تمایلات دنیایی روی بیاورد، دچار تبعاتی خواهد شد که بهترین برنامه و برنامه ریزی هم نمی تواند اورا به کامیابی برساند. زیرا در مسیری غیر حقیقی گام برمی‌دارد و به مقاصدی غیر واقعی می رسد.🕸😞 از آنجا که ویژگی دنیا دگرگونی و تحول است چنان که انسان در زندگی گرایش و رغبتش را به آنچه در دنیاست قرار دهد و برایش تلاش کند، ناچار است *با دگرگونی دنیا امیالش را دگرگون کند* پس همتش هم دگرگون و مختلف و متکثر خواهد شد و هم و غم در این مسیر رو به فزونی می رود. 🐛------»🦋 ⭕️ *نیازها و گرایش‌های غیر حقیقی* انسان را دچار سردرگمی کرده مقصد روشنی ندارد و *راحتی و آرامش قلب و بدن را از او میگیرد.* 😖🤯🤪☹️😞😠😵🙄🤔 ✨ پس مهمه که بتونیم گرایش هامون رو *مدیریت* کنیم. پس بیاین از یه زاویه دیگه به مبحث *گرایش ها* نگاه کنیم: همانطور که گفته شد انسان دارای گرایش ها و تمایلات گوناگون، که بعضا متعارض و متزاحم هستند می باشد.🧐🤔 *باید* بین این گرایش ها *انتخاب* کند. نعمتی که خداوند در وجود انسان برای انتخاب قرار داده است، *عقل* است.🧠👤 گرایش های انسان به دو نوع اساسی تقسیم می شوند: ⭕️ *گرایش های سطحی تر* که *زودتر* درک میشوند و انسان نسبت به آنها خود آگاهی پیدا می‌کند، اما *لذت کمتری* دارند.💑🍔🏇🎨🤑 ⭕️ و دیگری *گرایش هایی که پنهان تر* هستند، *دیرتر* درک می‌شوند و به سادگی نمی‌توان آنها را تجربه کرد. اما این گرایش‌ها در وجود انسان *عمیق‌تر و لذت بخش تر* هستند.😇😇😇 ✨ این ساز و کار ویژه‌ای است که خداوند حکیمانه برای انسان چیده است. در شرایط یکسان اگر یکی از گرایش ها قوی تر باشد و یکی ضعیف تر، طبیعتا انسان همیشه گرایش قوی تر را انتخاب می‌کند و اگر قدرت گرایش ها برابر بود، انسان همیشه دچار حیرت می شد که کدام را انتخاب کند و نمی توانست.🧐🤔 ✨ به انتقال انسان از گرایش های سطحی به گرایش های عمیق *کمال* می گویند. به این ترتیب *عقل می شود میل به انتخاب برتر* 🤩 ✨ من وقتی بر اساس آگاهی خودم و خلاف میل خودم رفتار می کنم، در واقع دارم مطابق یک میل دیگرم رفتار می کنم. مثلاً یک دارویی است که از آن بدم می‌آید. اما عقلم به من می‌گوید که بخور. ❌ در اینجا عقل من است که دارد به من دستور می‌دهد. عقل می گوید: من از داروی تلخ بدم می آید ولی از مرگ بیشتر بدم می‌آید. پس من دارو را برخلاف میل نمیخورم بلکه در اصل مطابق میلم میخورم. کدام میل؟ *میل قوی‌تر و برتر* 💪 انشالله در جلسات بعد بیشتر در مورد مدیریت تمایلات باهم صحبت میکنیم.🌸 📜 تکلیف جلسه پنجم 📜 با بررسی نیازها و گرایشات خود، مشخص کنین کدوم نیازها حقیقی، و کدام غیر حقیقی هستند؟ خیلی خوبه که از اولین ساعت های روزمون، هرکاری که خواستیم انجام بدیم، یه مکث بکنیم و با خودمون فکر کنیم این کار، براساس نیاز حقیقی هست یا غیر حقیقی؟ انجامش بدم یا ندم. و اینکه میشه با یه نیت درست، اون نیاز طبیعی رو در راستای نیازهای حقیقی قرار داد؟ 🧐 منتظر نظر دوستان هستم 😊

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن