پست های مشابه

kermaninarges_psych

بچه بزرگ کردن در هر سنی که باشند با چالش هایی همراهه. پس اولین قدم اینه که زحمتی که والدین می‌کشند دیده بشه و ارزش گذاری بشه ! قابل درکه که برخی افراد عادت به توصیه های این چنینی دارند و توصیه هایی می کنند که زیاد حمایت کننده نیستند! این به این معنا نیست که نیت آنها واقعا کنایه زدن و حمایت نکردن باشه. بیاید تمرین کنیم از جملات حمایت آمیز برای خانواده ها استفاده کنیم. ممکنه ندونیم زمانی که داریم با یه نفر حرف میزنیم تا چه حد خسته و دلمرده است ودر این لحظه چه قدر به کلمات حمایت گرانه ما نیاز داره! اولین قدم بدون شک اینه که در فضاهای مجازی شبیه این دست از قضاوت برداریم و حمایت کردن و حمایت گرفتن را یاد بگیریم. کدوم یک این جملات غیر حمایت گرانه براتون آشناست و از اطرافیانتان شنیدید؟ بهترین جمله حمایت گرانه ای که شنیدید و بهتون چسبیده کدوم بوده؟ #فرزندپروری_آگاهانه #فرزندپروری_شاد #والد_آگاه #والدین_شاد #نرگس_کرمانی_مشاوره

30 خرداد 1400 13:51:38

4 بازدید

kermaninarges_psych

میدونم شاید خیلی عجیب به نظر برسه! در رویکردهای قدیمی تر روانشناسی مهمترین تکنیکی در ارتباط با بهانه گیری و بد خلقی بچه ها استفاده می‌شد بی توجهی و نادیده گرفتن بود. ولی رویکردها و پژوهش های جدید تر ما را دعوت می‌کنند که به پشت رفتار بچه ها دقت کنیم. دلیلی که باعث میشه دائما بخواند چیزی را از وجودش مطمئن نیستند چک کنند. شاید بپرسید مگه ممکنه اصلا آدم بچه اش را دوست نداشته باشه! یا چه طور ممکنه اون همچین حسی بهش دست بده؟ ولی در واقع وقتی ما به نیازهای درونی کودکمان بی توجه هستیم این احساس درونشون ایجاد میشه! زمانی کودک احساس دوست نداشتنی بودن میکنه که من والد، احتمالا توانایی ها و نیاز به آزادی او را دست کم میگیرم. شاید خیلی عمیق برمیگرده به برخوردی که من والد با نیازهای درونی اش دارم. آنجایی که استقلال میخواسته با اضطراب هامون جلوی آزادی اش را گرفتیم. و آنجایی که نیاز داشته به پناه و آغوش و همراهی ما داشته ولی تشویقش کردیم به جلو رفتن و تجریه. احساس دوست نداشتنی بودن زمانی رخ میده که من با ذهنیت خودم به کودکم پاسخ میدم. و نیازهای اون را پیش بینی میکنم. بدون اینکه مشاهده گر قوی باشم! #بهانه_گیری_کودک #قشقرق_کودک #اعصاب_آرامش #دوستداشتن #دوستداشتنی #شهربازی #پارک #ارتباط_موثر #والدگری #والدین_آگاه #والدین_موفق

05 اسفند 1400 06:42:40

14 بازدید

kermaninarges_psych

حدودا نه یا ده سال پیش، دو تا بودند. دم ایستگاه اتوبوس سرکوچه ما ایستاده بودند، نه اون قدر بلند قد و تنومند ، نه خیلی نازک و بچه سال، در مورد سن درخت ها چیزی نمیدونم، ولی احتمالا شش سال داشتند، همسال و هم‌ جنس، پاییز بود و من هر روز که منتظر اتوبوس می‌ایستادیم خواسته یا ناخواسته نگاهم بهشون می‌افتاد. یکی پاییزی شده بود. با برگ های زرد و قرمز و نارنجی، ولی دومی چنان سبزی را در خودش حفظ کرده بود که گویی هیچ رنگی به جز سبز شایسته ستایش نیست. و من گمان میکردم عجب مقاومتی! ‏درخت اول رنگ به رنگ شد تمام زرد و قرمز تجلی کامل پاییز. دومی همچنان سبز باقی ماند، انگار که زیر بار پاییز نرفته باشد. سرمای زمستان اما قوی تر از آن بود که بخواهد تمام سال را دوام بیاورد! یک ماه نشد که برگ ها همان طور سبز ولی بی جون و بی رمق ریختند. و هر دو درخت بی برگ آماده زمستان شدند. آن یکی پاییز را به تمامی چشیده و با رنگ رنگ‌ برگ ها چشم رهگذران را نوازش کرده بود. و دومی با مقاومت در برابر فصل برگ ریز بدون هیچ تغییر رنگی از فصل عبور کرد. قصه این دو درخت در پاییز آن سال عبرت روزگار من شد‌، گاهی مقاومت در برابر تغییر و اصرار بر سبزی گذشته رنگارنگ پاییزمان را بی رمق می‌کند.

11 آبان 1400 19:46:24

1 بازدید

kermaninarges_psych

حالم سرجا نبود. روز سختی را از لحاظ ارتباطات شغلی گذرونده بودم. سرم داشت می‌ترکید. رفتم براش قصه بگم. دراز کشید و گفت کاشکی الان تو طبیعت بودیم و ستاره ها رو تماشا میکردیم. گفتم آره، خیلی خوب بود. ولی این که آدم تو خونه خودش تو آرامش بخوابه هم خیلی عالیه. حس خوبم را گرفت و زیر پتو جابجا شد. دلم میخواست براش از دلتنگی های امروزم بگم. ولی آب دهنم را قورت دادم و از درخت های آلبالو گیلاس بچگی ام گفتم. همین موقع ها که همسن تو بودم، ۵ یا ۶ ساله. همین موقع های سال که می‌شد تو حیاط خونه آلبالو ها می‌رسید. و آماده چیدن میشد . باهاشون گوشواره درست میکردیم. خنکی آلبالو های پشت گوشم را هنوز حس میکنم. خندید، ‏مامان چه قدر شاد بودی! شاد بودم؟ مطمئن نیستم! خوشحال شدم که خیلی چیزهای دیگه را نگفتم. خیلی از دلتنگی ها از مادر بودن توی جامعه بزرگسال. با ادعاهای فمینیستی! و واقعیت های محدود کننده و بی اعتبار کننده. خوشحال بود. خوابید. واقعیت مثل شمشیر دو لبه میمونه. من مادر حق ندارم فشارها و استرس های زندگی بزرگسالانه خودم را به کودکم نشون بدم. ولی مجبور هم نیستم تمام مدت خوشحال ترین مادر دنیا باشم و اون هیج وقت یاد نگیره که با غم یا بقیه نگرانی ها در این دنیا چی کار باید کرد! #درد_دل_برای_کودک_ممنوع #حق_تو_شاد_بودنه #حق_من_شادی_از_شادی_تو

25 خرداد 1400 06:26:24

2 بازدید

kermaninarges_psych

عشق میان والد و فرزند بی قید شرط و خاص و نابه. و هیچ رابطه ای را در جهان نمیشه با اون قیاس کرد. ولی این دلیل نمیشه که اگر ما عاشقانه فرزندانمان را دوست داریم هیچوقت از اونها ناراحت، دلشکسته و یا عصبانی نشیم. کمتر کسی عصبانیت از دست فرزندش را تجربه نکرده . و باز هم این ابدا دلیل نمیشه که بخوایم نسبت به اونها با خشونت رفتار کنیم. اعم از خشونت های کلامی یا فیزیکی. زمانی که ما میتونیم در درجه اول هيجانات خودمون را بدون ✅سرکوبی و یا ✅پرخاشگری در خودمون تنظیم کنیم. اون وقته که میتونیم به کودکانمان هم یاد بدیم چه طور بعد از تجربه هيجانات سخت خودشون را تنظیم کنند و رفتار درست را انجام بدند. و متقابلا شاهد پرخاشگری از سوی کودکانمان نباشیم. #فرزندپروری_آگاهانه #فرزندپروری #کودک_شاد. #نرگس_کرمانی_مشاوره #پرخاشگری # سرکوبی_هیجانات

17 خرداد 1400 11:49:28

1 بازدید

kermaninarges_psych

شاید اولین چیزی که بعد از شنیدن این جمله به ذهنمون برسه اینه که خب، من که به بچم اعتماد دارم، پس این شامل حال من نمیشه! حالا سوال اینجا است که آیا این قدر اعتماد داری که اگه تا آخر بشقابش را نخورد تصور نکنی نمی‌فهمه واقفا گرسنه هست یا نه! آیا اون قدر اعتماد داری که لازم نباشه تایم دستشویی رفتن را مرتب بهش گوش زد کنی؟ آیا اون قدر اعتماد داری که خودش میفهمه کی باید بره بخوابه! دائما فکر نکنی آیا امروز، میوه خورد، گوشت خورد؟ گروه‌های مختلف غذایی بهش رسیده؟ اون قدر به نوجوانتان اطمینان داری که بتونی بهش اجازه بدی بره با دوستاش بیرون، و بتونه از خودش مراقبت کنه؟ اصلا اون قدر اطمینان داری که صبح که از خواب بیدار شد و گفت صبحانه نمیخوام، بهش اعتماد کنی که اگه گشنه باشه خودش میره یه املت درست میکنه و نوش جان میکنه؟ تخم مرغ درست کردن فکر کنم حداقل از ۵ سالگی دیگه امکان پذیر باشه، یا نه از اون والدینی هستیم که تا چهل سالگی هم باید زنگ بزنیم و جزئیات روزانه اش را سوال کنیم، انگار نه انگار که خودش میتونه مدیریت کنه! تو کامنت برام بنویسید که کجاها بوده که اعتماد کردن به بچه ها سخت بوده، خیلی سخت! #والدین_موفق #روانشناسی #روانشناسی_کودک #اعتماد #ارزش #انگیزشی #شاد #آرامش #موفقیت

17 تیر 1401 14:02:11

28 بازدید

نرگس کرمانی

0

1

آخر اسفند زمان خیلی خوبیه برای بررسی آنچه گذشت و برنامه ریزی برای آنچه در پیش روست! چیزی که بیشتر از همه جالب و تعجب آوره اینه که چه قدر ما در مورد روزهایی که گذشت فراموش کاریم! مسیر زندگی برای ما بهترین راهنما است، به‌خصوص روزهای پر چالش و نگاه دوباره به وقتهایی که به‌ شدت با هيجانات منفی درگیر بودیم آگاهی بهش هستند، در حالی که ما بدون توجه به درس هایی که گرفتیم باز اشتباهات را تکرار میکنیم! در روزهای پایانی سال، مرور روزهایی که گذشت، و پاسخ به سولات ساده ای شبیه این میتونه خیلی کمک کننده باشه، به یک ورق کاغذ هم بیشتر نیاز نیست. فقط توصیه میکنم فرزندانتان را هم در این کار سهیم کنید. پاسخ به ۵ سوال بالا میتونه یک نقشه راه جالبی در پیش رو شما بگذاره! تصمیم گیری در مورد مدل رابطه یا شناخت دلایلی که با بعضی فضاها یا افراد احساسات منفی تجربه می‌کنید. همراهی بیشتر با فضاها و افرادی که احساسات مثبت را در شما رشد میدهند. شاید از نو گرفتن ارتباط با افراد همه زندگی مون که حتی قلبا به ما نزدیک هستند ولی خیلی وقته ازشون دور موندیم! انرژی های ما معمولا به ما راست میگند ، و پاسخ به این سوالات میتونه مسیر پیش رو را روشن تر کنه! اگر فکر می‌کنید بعدا ممکنه یادتون بره سیوش کنید که گه گاهی سر بزنید و باز به این سوالات برای خودتون جواب بدید: امیدوارم که این سولات بتونه به شما کمک کنه یکی از بهترین سال های عمرتون را پیش رو داشته باشید. #سال_نو #برنامه_ ریزی #نوروز ۱۴۰۱ #بهار

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

kermaninarges_psych

نرگس کرمانی

0

1

آخر اسفند زمان خیلی خوبیه برای بررسی آنچه گذشت و برنامه ریزی برای آنچه در پیش روست! چیزی که بیشتر از همه جالب و تعجب آوره اینه که چه قدر ما در مورد روزهایی که گذشت فراموش کاریم! مسیر زندگی برای ما بهترین راهنما است، به‌خصوص روزهای پر چالش و نگاه دوباره به وقتهایی که به‌ شدت با هيجانات منفی درگیر بودیم آگاهی بهش هستند، در حالی که ما بدون توجه به درس هایی که گرفتیم باز اشتباهات را تکرار میکنیم! در روزهای پایانی سال، مرور روزهایی که گذشت، و پاسخ به سولات ساده ای شبیه این میتونه خیلی کمک کننده باشه، به یک ورق کاغذ هم بیشتر نیاز نیست. فقط توصیه میکنم فرزندانتان را هم در این کار سهیم کنید. پاسخ به ۵ سوال بالا میتونه یک نقشه راه جالبی در پیش رو شما بگذاره! تصمیم گیری در مورد مدل رابطه یا شناخت دلایلی که با بعضی فضاها یا افراد احساسات منفی تجربه می‌کنید. همراهی بیشتر با فضاها و افرادی که احساسات مثبت را در شما رشد میدهند. شاید از نو گرفتن ارتباط با افراد همه زندگی مون که حتی قلبا به ما نزدیک هستند ولی خیلی وقته ازشون دور موندیم! انرژی های ما معمولا به ما راست میگند ، و پاسخ به این سوالات میتونه مسیر پیش رو را روشن تر کنه! اگر فکر می‌کنید بعدا ممکنه یادتون بره سیوش کنید که گه گاهی سر بزنید و باز به این سوالات برای خودتون جواب بدید: امیدوارم که این سولات بتونه به شما کمک کنه یکی از بهترین سال های عمرتون را پیش رو داشته باشید. #سال_نو #برنامه_ ریزی #نوروز ۱۴۰۱ #بهار

شما میتوانید مطالب بیشتری از صفحات محتوایی و دیگر صفحات بامانو بخوانید

برای دسترسی نامحدود به مطالب و استفاده از امکانات دیگر اپلیکیشن بامانو مانند ساخت آلبوم خانوادگی، اپلیکیشن بامانو را نصب کنید. با عضو شدن شما از محتواهایی پشتیبانی میکنید که دوست دارید بیشتر از آن ها مطلع باشید

پست های مشابه

برو به اپلیکیشن